صفحات

صفحات

۱۳۸۹ فروردین ۲۹, یکشنبه

فزت وبرب الکعبه


خداوند حکیم وعادل در قرآن کریم میفرماید (( ان الله یأمر بالعدل والاحسان))نحل ایه 90 (بدرستیکه خدا امرمیکند بعدالت نمودن واحسان کردن به هم نوع خویش)

روزی در مجلس ابن عباس سخن درباره ی ستم ومفاسد ان گفته میشد کعب نیز حضور داشت گفت:من در قرآن ایتی نخوانده ام وندیده ام که ظلم سبب خراب مملکت شود،


ابن عباس فرمود:((نتلک بیوتهم خاویة بما ظلمو))
(اینست منازل وقصور گذشتگان که سبب ظلم کردن بدین حال افتاده وویران شده)


با مراجعه دقیق ونظر تحقیقی بقرآن مجید می بینیم که علة العل بدبختیها ومفاسد امورجمهور ونابود شدن ملل واقوام رانتیجه ظلم وستم میداند،تاریخ شهادت میدهد که هیچ دولتی وملتی بترقی وتعالی نائل نیامد مگر در سایه عدالت،چنانچه هیچ کشوری ومملکتی سقوط نکرد مگر بعلت ظلم وستم.


رسول خدا(ص) فرمود:(الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم)((ملک وپادشاهی باکفر باقی میماند اما با ظلم وستم دوام نخواهد داشت))
بازپیغمبر(ص)فرمود((بالعدل قامت السموات والارض))(بسبب عدل اسمانها وزمین قائم ومحور خویش میروند)
بازهم فرمود:(عدل ساعة خیر من عبادة ستین سنة)((دادگری ودادگستری یکساعت بهتر از عبادت شصت سال است))
وخداوند در قرآن مجید فرمود(( واذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل))(زمانیکه در میان مردم حکم میکنید بعدالت حکم نمائید)
امیر المومنین(ع) میفرماید:از ملوک وفرماندهان هر کس که بعدل وداد عمل کند خدایتعالی دولت او رادر حصار امن خود نگاه دارد،وهرکه جور وستم نماید بزودی او را هلاک گرداند.حتی اینکه حسن نیت پادشاه را نیز در این معنی تاثیری عظیم ودخلی تمام است،چنانکه صدق نظام امیر امومنان(ع) بدان تصریح فرموده که(اذا تغیرت نیة اسلطان فسد ازمان)یعنی چون نیت پادشاه از نیکی منحرف گردد احوال زمانه واوضاع روزگار تباه میگردد.
بگفته ژرژجرداق نویسنده لبنانی معاصر از سخنان او(علی(ع))در موارد مختلف(ازادی بمعنای حقیقی)استنباط میشود
((قال امیرالمومنین(ع) لاتکن عبد غیرک وقد جعلک حراً))(بنده وعبد کسی مباش وسر تعظیم فرود نیار که خداوند ترا ازاد قرار داده) این ایجاد اعتماد بنفس واحیا شعور ازادی است که با این گفتار مردی را بیدار میکند.
یک تن از غربیان مقایسه غریبی کرده ودرباره شخصیت امیرامومنین علی(ع) وخلیفه دوم نظر داده است با اینکه از هر دوبیگانه است وهر دو را به یک چشم میبیند بلکه از نظر تاریخ عمر را خلیفه دوم وعلی (ع) را خلیفه چهارم میداند.گویند ایندو خلیفه را ناگهان زندگانی انها خاتمه داده شد هم عمر این را فهمید وهم علی (ع) ولی دو جمله کوتاه گفتند که تمام حقیقت خود را نشان داده وشخصیت خود را معرفی کردند،خلیفه دوم پس از ضربت خوردن گفت:(قتلنی المجوسی)(این گبر مرا بکشت بقاتل )دشنام دادن علاقه بزندگانی وعشق بحیات مادی(ریاست)اورا.
ولی (برخلاف)چون علی (ع)را زدند ومرگ خود را یقین کرد گفت(( فزت وبرب الکعبه)) اسوده شدم واز این زندگانی رهائی یافتم.


دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند          وندر ان ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود وچه فرخنده شبی      انشب قدر که این تازه براتم دادند

مولای عاشقان ووارستگان در موقع عبور از خرابه صدای گریه ای جانگداز میشنود وارد خرابه میشود مرد مریض وغریبی را می بیند سرش را بزانو محبت گذاشته با دست خویش بدهنش دانه های انار میگذارد.
زمانیکه به منبر میرود وخطبه میخواند میبیند که خالق سخن است ودر جلسه کوتاهی معانی بسیاری وحکم زیادی میگنجاند کلام الموک ملوک الکلام نهج البلاغه شاهد زنده وزبان گویای اوست که تالی کلام خالق وما فوق کلام مخلوق است.
این همان علیست(ع) که باغش را فروخته بین فقرا مدینه پخش میکند وخود در منزل با نان جو وسرکه زندگی مینماید ولباس کرباس میپوشد.
حیدرکرارعلی(ع) در فنون جنگی نیز سرامد تمام مردم دنیا است در صفین هنگامیکه فرزندش محمد حنیفه را بمقابله با دشمن میفرستد میفرماید کوه ها از جا کنده شود تو از جای خود تکان مخور، دندان روی دندان بگذار پای خود را انچنان محکم بر زمین فشار ده گوئی چون میخ بر زمین کوبیده شده است.
واین است همان غضنفر، روزیکه وارد میدان جنگ میشود بزرگترین نامی پهلوانان ومبارز عرب را منکوب وسرکوب میکند چنان نعره الله اکبر میکشد که کوه ودشت پر میشود واز صدای مهیب حضرت دلهای دشمن بلرزه میفتد ومثل روباه ویا گرگ از جلو شیر فرارمیکنند وروحیه سربازان خودش را قوی میگرداند.
یعنی بخدا سوگند اگر همه عرب بجنگ من دراید هرگز من به انان پشت نخواهم کرد ودر جای دیگر میفرماید: اگر همه عالم شمشیرها کشند وپشت بپشت یکدیگر داده رو بمن ایند سر موئی تفاوت در حال من نمیرسد واز جایم حرکت نکنم ومثل کوه ثابت ایستاده ودشمن را عقب میزنم.


((کالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف)) ازاینجا بود که نقل میکنند زره علی (ع) پشت نداشت.
واین است همان مولائی که وقتیی بدشمن غلبه میکندومسلط میگردد عفو وبخشش میفرماید،با اسیران مهربانی میکند، که همه حیران میماند،ازجمله مروان بن حکم که در جنگ جمل عفو نمود وهمچنین عبداالله زبیر بود که (یشمة علی رٔوس الاشهاد) حضرت را جلوی تمام مردم فحش داد اما حضرت بعد از فتح وغلبه او را نیز بخشید،بالا تر از همه عایشه بود که فتنه جنگ جمل را به راه انداخت بعد از اینکه حضرت بر او غلبه یافت او را هم بخشید وبا کمال عطوفت ومهربانی برادرش محمد بن ابی بکر را مامور پذیرائی ازاو نمود ،حضرت بیست زن که لباس مردانه پوشیده بودند را همراه عایشه به مدینه فرستاد،عایشه وقتی مهربانی وعطوفت حضرت را می بیند در برابر دیگر زوجات رسول خدا ازرفتار خود اظهار پشیمانی وامتنان نموده ومیگوید:من تا آخر عمرم از علی ممنون وسپاسگذار خواهم بود،من گمان نمیکردم علی اینقدر بزرگ منش وبخشنده باشد که با انهمه دشمنی وفتنه انگیزی های من یک کلمه ناسزا به من نگفت ومرا مورد مهرو بخشش قرار داد،الحق که اومرد مردان خداست.
اری این همان علیست، هنگامی که میخواهد بیت المال را تقسیم نماید عامه مسلمین را دریک نظر وچشم میبیند ووضعیف ،شریف ،غنی ،حاکم ومحکوم برای او فرقی ندارند وبطور مساوات بیت المال را تقسیم مینماید.
اگر بخواهیم از علم او سخن برانیم میتوان از گفته عبدالله بن عباس(حبرامت)نقل کرد.ابن عباس در مورد حضرت چنین میگوید:علم پیغمبر(ص) از علم خداوند است،وعلم علی (ع) از علم پیغمبر(ص) میباشد،وعلم من از علی است وعلم صحابه در مقابل علم علی مانند قطره آبی در هفت دریاست.
سخنی از حضرت است که میفرماید:((اگر بخواهم از تفسیر سوره فاتحه بنویسم هفتاد شتربار ان خواهد بود.))
از خلیل بن احمد داشمند معروف پرسیدند علی (ع) راتوصیف کن گفت: چه بگویم درباره شخصی که دشمنانش پیوسته سعی در پنهان نمودن فضائل او نمودند ودوستان از ترس فضائل او را کتمان کردند،مع الوصف انقدر فضائل او در جهان منتشر شد که سراسر افاق گیتی را گرفت.(ظهر بین الکتمانین ما مالأ الخافقین)
پیغمبر خدا(ص) فرمود:(( اگر از غلو مردم هراس نداشتم فضایل علی را انقدر میگفتم که خاکپای او را توتیای چشمانشان میکردند))یعنی اگر نمیترسیدم که گروهی از امت من مطلبی را که مسیحیان درباره حضرت مسیح نقل میکردند را درباره تو بگویند، در حق تو سخنی میگفتم که از هر کجا عبور کنی خاک زیر پای ترا برای تبرک برگیرند وبقیه آب وضو تورابقصد شفأ بر میداشتند وهمچنین از رسول خدا منقول است که اگر مردمان بر ولایت علی مجتمع میشدند خدا جهنم را خلق نمیفرمود.
اری ایا بغیر از مولا علی (ع) کیست در خانه خدا از مادر متولد شده وهم در خانه خدا جهان را وداع گوید،فقط وفقط این پذیرائی واین میهمانی واین دعوت مخصوص علی بن ابیطالب(ع)باشد .

اری اگر امروز کسی مدعی شیعه وپیرو حقیقی ان حضرت است باید بداند شناسنامه شیعه عدل وداد وحق طلبی اوست.

ائمه اطهار (ع) هرگز در برابر خودخواهان ،متکبرین و زورگویان سر تعظیم فرود نیاوردند وهمواره مدافع حق وحقیقت
و یار ویاور مظلومین ومحرومین بودند.

حضرت امام باقر میفرماید:((ای گروه شیعه روزگاری خواهید داشت که یک نفر صبح خود رادر راه دین حق میبیند ولی شب از دین بیرون رفته است ودر وقت شب در راه دین حق میباشد ولی صبح از دین خارج گشته است. ))


بر گرفته قسمتهائی ازکتاب حکومت عدالت خواهی علی بن ابیطالب علیه السلام نوشته سید اسماعیل رسولزاده خوئی(ره)
چاپ دوم بهار 1365

· غو غا در غدیر- علیرضا سپاهی لائین

دشت غوغا بود 
 غوغا بود
، غوغا در غدیرموج می زد سیل مردم مثل دریا در غدیرتشنگی ها بود
 و توفان بود و شن بود و غبارمحشری از هرچه با خود داشت صحرا در غدیر
کاروان آرام و بی تشویش لنگر می گرفت
تا بگیرد کاروانسالارشان جا در غدیرگردها خوابید ، کم کم کاروان خاموش شد
تا پیمبر خود چه خواهد گفت آیا در غدیر
تا افق انبوه مردان صحاری بود و دشت و سکوتی تا کند آن مرد لب وا در غدیر 

مرد اما با نگاهی گرم در چشمان شوقجست و جو می کرد محبوبش علی را در غدیر
پس به مردان عرب فرمود : «بعد از من علی ستهرکه من مولای اویم اوست مولا »
در غدیرگردها خوابیده بود و کاروان خاموش شد خوانده می شد

انتهای قصه ی ما در غدیر

در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگبی گمان باری رقم می خورد

فردا در غدیرای فراموشان باطل سر به پایین افکنید
چون پیمبر دست حق را برد بالا در غدیرحیف ! اما کاروان منزل به منزل می گذشت کاروان    می رفت و حق می ماند تنها در غدیر




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر